بنابراین این وبلاگ و دیگران مانند آن حقایق را خسته کرده اند و در مورد زنان در مهندسی فکری کرده اند و این که چقدر عالی است برای ما وجود دارد. من می خواهم دربارۀ چیزی که تجربه کرده ام صحبت کنم که چرخش جدیدی در مورد اینکه چرا شرکت ها باید استخدام و ترویج مهندسین زن انجام دهند، صحبت می کنند. نه همه مهندسین زن با این موافق نیستند، اما چیزی در مورد مهارت های نرم افزاری ذاتی که زنان دارند، و چگونگی استفاده از آن برای استفاده از تیم پروژه وجود دارد.
یکی از اولین مهندسان زن در صنعت ساخت و ساز آفریقای جنوبی به من گفت که یک مهندس زن همیشه باید یک دستکش بوکس را از یک طرف و یک دستکش مخملی از طرف دیگر پوشانده باشد. خوب، بیشتر از دوران حرفه ای من تا به حال در استفاده از دستکش بوکس، من در ماه های اخیر متوجه شدم که چه پرنده قدیمی در مورد دستکش مخملی به چه معناست.
در اولین پروژه من با شرکت جدید من، مشتاق بودم که به عنوان یک مهندس پروژه احترام بگذارم. در جایی که در طول مسیر بودم، شروع به ساختن رابط بیشتر مشتری کردم. من با تیم مشتریان به بازدیدکنندگان سایت هماهنگی دادم و با افرادی که در موقعیت های دشوار قرار داشتند با آنها دیدار کردم و آنها را (بسیار طولانی) خواسته تغییرات و اصلاحات در کارخانه را مدیریت کردم. هرچه بیشتر در این نقش کار کردم، بیشتر آن را دوست داشتم و بیشتر حمایت کننده PM / پروژه من را به این وظایف اختصاص دادم.
آیا این مهندسی سخت بود؟ نه – واقعا اینطور نبود تصمیمات سخت مهندسی هنوز بین مهندسان متخصص در تیم و ما انجام شده است. بله، من مهندسی سختی را که در محل حضور داشتم از دست دادم و چیزهایی را که اتفاق افتاد، و سرعت و تاثیر مهندسی پروژه از دست دادم. اما سطح مشخصی از دانش فنی لازم برای برقراری ارتباط با یک تیم فنی فنی وجود دارد که برای مهندس لازم است که این کار را انجام دهد. و جایی در مسیر راه، من حدس می زنم کسی متوجه شد که من می توانم در این مورد خوب باشم.
داشتن یک تیم بسیار بزرگ مشتری (از طرف 20 نفر)، هر درخواست و انتظار را مدیریت کرد. من به وسط کیپ شمالی و چندین بار به کیپ تاون پرواز کردم تا با افراد و گروه ها ملاقات کنم تا اطمینان حاصل کنم که شخصا به آنها مراجعه می کردم. من واقعا قلبم را در این موضوع قرار دادم، زیرا می توانم تأثیرات آن را بر روی پروژه و تصویر خود را به عنوان یک شرکت ببینم. من متوجه شدم که اغلب، ما پس از یک پروژه فروخته می شود اثر تصویری که ما در یک سطح عامیانه تصویر می کنیم را فراموش می کنیم.
من قبل از تکمیل پروژه شرکت را ترک کردم و قبل از انجام این کار، فراخوانهای زیادی از اعضا در تیم مشتری ما داشتیم تا خداحافظی کنیم و موفق شوی. اگر چه، درست است که من برای اجرای پروژه کمتر از هر مهندس دیگر در تیم بودم، به نظر من بازخوردی که دریافت کردم باور نکردنی بود. با در نظر گرفتن آن، متوجه می شوم که این چیزی است که شاید از مشاوره های مهندسی از دست رفته باشد. تعادل روابط مشتری با پیشرفت پروژه، عملکرد PM است، اما با توده های زمانی که PM مجبور به صرف اجرای پروژه می شود، او همچنین نمی تواند مسئولیت درخواست و نگرانی های یک تیم کل مشتری را نیز بر عهده بگیرد.
مهندسان زن ایده آل برای این نقش هستند که نیاز به کاریزما و همچنین توانایی فنی، حرفه ای و جذابیت دارد. در بیشتر موارد، ارتباطات بهتر از مردان، کمتر تهدید و سازگاری بیشتر، زنان در رابط مشتری می توانند تصویر یک شرکت را تغییر دهند. زنان با مهارت های بین فردی خوب می توانند آموزش ببینند که در مواجهه با تکنیک ها، پروژه ها و تعاملات اجتماعی کار کنند – مناسب برای ایجاد ارتباط با مشتری در یک صنعت حرفه ای. مجموعه ای از مهارت های منحصر به فردی که به زنانگی خود وابسته اند می تواند مزیت بزرگی برای حرفه های خود باشد و این باید توسط مدیران پروژه و حامیان مالی مورد استفاده قرار گیرد.